متن «از کریمان» از کریمان سنگ می خواهیم ما ، زر می رسد در حرم از آنچه می خواهیم بهتر می رسد لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است وقت احسان پشت آن احسان دیگر می رسد اى که دستت می رسد کارى کنى ، کارى بکن عمر دارد می رود ، دارد اجل سر می رسد شب به شب در می زنم ، چون در زدن مال من است دست سائل ها فقط تا حلقه ی در می رسد گر به ما کم ...
ادامه مطلبمتن نوحه چادرت را بتکان محمد حسین پویانفر چادرت را بتکان روزی ما را بفرست… ای که روزیه دو عالم؛ همه از چادرت توست… مادر جان مادر جان… من از خاکِ پای تو، سر بر ندارم مگر لحظه ای که دگر سر ندارم! مادر جان مادر جان… مگیر از سرم؛ سایه ی چادرت را… پناهی از این خیمه بهتر ندارم… مادر جان مادر جان… بگیر از سرِ لطف؛ جان مرا ...
ادامه مطلب